فرشته زمستونی ما نادیافرشته زمستونی ما نادیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

❤نادیا و نلیا تمام هستی ما❤

تولد خاله جون...

   18دی ماه تولد خاله دیناز بود و خاله وارد 18 سال شد ...همه اومدن خونه ما و اونجا کیک تولد خاله رو بریدیم و کادوهاشو بهش دادیم ...   دیناز جون خواهر نازم تولدت مبارک باشه         19دی ماه هم نلیا کوچولومون 14 ماهش تموم شد و وارد 15 ماه شد   نلیا جونم خیییلی شیطون شده و کارای جالبی میکنه   مامان. بابا .بیا و بگیر. هم به زبون خودمون میگه .البته باید کمی دقت کنیم تا متوجه بشیم   با لگوهاش هم خیلی بازی میکنه و دوسشون داره   دختر نازم 14 ماهگیت مبارکت باشه  اینم 2 تاعکس از نلیا و خاله جون   اینجا خودم با دستان توانای...
19 دی 1391

شب چله 1391

شب چله ايرانيان نزديك به ٤ هزار سال است كه شب چله- واپسين شب پاييز، را كه درازترين و تاريك‌ترين شب سال است، تا سپيده‌دم بيدار مي‌مانند، در كنار هم خود را سرگرم مي‌كنند تا اندوه تاريكي و سردي و نبود خورشيد، روحيه‌ي آن‌ها را سست نكند و با به روشني گراييدن آسمان، از بازگشت خورشيد در پي يك شب دراز و سياه و زايش تازه‌ي آن اطمينان بيابند و آن‌گاه لختي بياسايند. ايرانيان باستان (مردمان سراسر ايران‌زمين) روز پس از شب چله(يكم دي‌ماه) را «خور روز» و «ديگان» مي‌خواندند و مي‌آرميدند و تعطيل همگاني بود. «هرمان هيرت»، زبان‌شناس بزرگ آلمان...
5 دی 1391
1